قبل از اینکه پسرم مریض بشه و ابله بگیره یک شب مهمان داشتیم که برق رفت.تا رفتم مشکل تاریکی رو حل کنم متوجه شدم که پسری زیادی ساکته وقتی با نور موبایل چکش کردیم دیدیم که به به مشغول شکلات خوردنه که صداش در نمیاد.ما هم زود تو تاریکی ازش عکس گرفتیم. البته بعد متوجه شدم که طاها پسر شکلات دوست داره چون این کاردوباره تو خونه آقاجون(خان بابا) تکرار شد. قربونت برم الهی که از این به بعد باید شکلاتها رو از دستت قایم کنیم ...